جدول جو
جدول جو

معنی شکست خوردن - جستجوی لغت در جدول جو

شکست خوردن
انهزام، مغلوب شدن، منهزم شدن
تصویری از شکست خوردن
تصویر شکست خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
شکست خوردن
هزیمت یافتن، مغلوب شدن، گریختن از پیش دشمن، شکست یافتن
تصویری از شکست خوردن
تصویر شکست خوردن
فرهنگ فارسی عمید
شکست خوردن
Fail
تصویری از شکست خوردن
تصویر شکست خوردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شکست خوردن
терпеть неудачу
دیکشنری فارسی به روسی
شکست خوردن
scheitern
دیکشنری فارسی به آلمانی
شکست خوردن
зазнати невдачі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شکست خوردن
ponieść porażkę
دیکشنری فارسی به لهستانی
شکست خوردن
失败
دیکشنری فارسی به چینی
شکست خوردن
falhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شکست خوردن
fallire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شکست خوردن
fallar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شکست خوردن
échouer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شکست خوردن
falen
دیکشنری فارسی به هلندی
شکست خوردن
असफल होना
دیکشنری فارسی به هندی
شکست خوردن
gagal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شکست خوردن
يفشل
دیکشنری فارسی به عربی
شکست خوردن
실패하다
دیکشنری فارسی به کره ای
شکست خوردن
להיכשל
دیکشنری فارسی به عبری
شکست خوردن
失敗する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شکست خوردن
başarısız olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شکست خوردن
kushindwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شکست خوردن
ล้มเหลว
دیکشنری فارسی به تایلندی
شکست خوردن
ব্যর্থ হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
شکست خوردن
ناکام ہونا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکست خورده
تصویر شکست خورده
مغلوب شکسته یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکست خورده
تصویر شکست خورده
شکست یافته، هزیمت یافته، مغلوب، با حالت مغلوبیت و ناکامی
فرهنگ فارسی عمید